اولین نشست کنفراس حکمرانی و نظام سیاستگذاری فرهنگی در دانشکده دین و سانه
با موضوع: سواد رسانه ای پیشران حکمرانی فرهنگی در رسانههای نوین
به گزارش روابط عمومی دانشکده دین و رسانه ، نشست علمی «سواد رسانهای پیشران حکمرانی فرهنگی در رسانههای نوین»به عنوان پیش نشست کنفرانس ملی حکمرانی و نظام سیاستگذاری امروز در دانشکده دین و رسانه با ارائه دکتر حسن بشیر عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق و کمال اکبری عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما برگزار شد.
بشیر بحث رسانههای جدید و سواد رسانه ای را در ایران امری جدید دانست و گفت: در انجمن سواد رسانه ای ایران تلاش کردیم که سواد رسانه ای را در سطوح بالا و سطوح دانشگاهی وارد کنیم که فراکسیونی در مجلس به همین نام تشکیل شد اما تا الان وزارت علوم متقاعد نشده که به عنوان یک درس این موضوع را به رسمیت بشناسد ولی در دانشگاه امام صادق یک ترم با حضور اساتید موضوع سواد رسانه را پیگیری کردیم.
در ادامه مشروح سخنان بشیر تقدیم شما میشود:
سه متغیر اساسی «سواد رسانهای»، «حکمرانی فرهنگی» و «رسانههای نوین» در این نشست مطرح و فهم روابط این سه متغیر بسیار مهم است که شدت و نسبت ارتباط باید بررسی شود. بسیاری از اوقات درگیر یک متغیر شده و یا گرفتار عدم توازن بین متغیرها میشویم از این رو باید هر سه متغیر بحث و بررسی شود. در حال حاضر در رسانههای نوین کاربر و مخاطب را با هم داریم که مخاطب تولید و توزیع را نیز انجام می دهد. «ارتباطات» را به معنای «اتصالات» قبول نداریم اما 100 سال پیش در ایران چنین فهمی داشتند همانطور که در دوران قاجار اداره اتصالات داشتیم. تولد «ارتباطات» در غرب به معنای همدلی، همفکری و اشتراک معنا است. در جامعه ما همچنان بحران ریشه معنا و اتصال وجود دارد.
رهبری معظم انقلاب در پیامی فرموده: «در خودتان بصیرت ایجاد کنید. قدرت تحلیل در خودتان ایجاد کنید؛ قدرتی که بتوانید از واقعیتهای جامعه یک جمعبندی ذهنی برای خودتان بهوجود آورید و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهمّ است. هر ضربهای که در طول تاریخ ما مسلمانان خوردیم، از ضعف قدرت تحلیل بود» بصیرت بعد از 88 معنای جدیدی پیدا کرده و فقط به معنای آگاهی نیست؛ با بصیرت پیدا کردن قدرت تحلیل پیدا میکنیم که توانمندی شناخت و عملیاتی کردن بصیرت است یعنی قدرت تحلیلی که بتواند واقعیت های جامعه را از خوبی و بدی شناسایی کند. باید به خوبی مطالعه کنیم و کاستیها و امتیازات جامعه را دید و سواد رسانه ای به همین معنا است. تعریف اینچنینی میتواند جهانی مطرح شود اما متأسفانه مطرح نشده است چراکه عده ای فقط به دنبال این هستند عبارات غربی را ترجمه کنند.
تعاریف مختلفی از سواد رسانه ای مطرح شده است که دال اساسی آن چندمورد است: دسترسی و انتقال اطلاعات، درک متکی به مهارت، رمز گشایی و ترکیب، توانایی استفاده و تفسیر، تحلیل و نقد، ارزیابی و خلق پیام. باید نوعی فهم از فضای اطراف داشته و بتوان آن را به خوبی رمزگشایی کنیم اما تحلیل و فهم آغاز مسئله است زیرا باید بتوان روابط آن را بررسی کرد تا به نتیجه بهتر و واقعی تری برسم. پس از آن تفسیر و تبیین لازم است که باید دوباره تحلیل کرد و این تحلیل های چندباره مهم است و در آخر باید چیز جدیدی به جامعه عرضه شود و در غیر این صورت تحلیل صورت گرفته به درد جامعه نمی خورد.
حکمرانی با حکومت تفاوت اساسی دارد زیرا حکمرانی به معنای قدرت اعمال حاکمیت است اما در جامعه خود با مفهوم حکومت داری در حال حکومت بوده و از حکمرانی فاصله داریم. در مسائل فرهنگی اصول مسلمی وجود ندارد و باید کاری کرد که فرد، قبول کند که فلان مورد، امری بدیهی است. هنوز در سطح حکومت در حال عمل با آن هستیم و چگونه حکومت کردن نیازمند مقدمات وسیع است.
حکمرانی خوب اصولی دارد که اولین آن ارائه اطلاعات به طور شفاف با مردم است به این صورت که مردم برای کسب اطلاعات و خبر نیازمند رسانه خارجی نباشند در اصل بعد نظام حاکم باید پاسخگو باشد. مسئله بعد مشارکت در تصمیم گیری است که لازم است سیستم غیرمتمرکز باشد زیرا در سیستم های متمرکز نگاه کارمندان از بالا به پایین است. در غرب اسم مشارکت و دموکراسی است اما مردم حضور چندانی ندارد ولی نوعی از توجیه مردم وجود دارد که جایگزین مشارکت مردمی است. واگذاری بسیاری از مسائل باید صورت بگیرد و اولین گام حکمرانی خوب واگذاری امور اجرایی به مردم است. حکمرانی و حکومت سکه ای دو رو است که با همدیگر معنا پیدا میکنند و استقامت در آن نیز تعیین کننده است.
در تعریف حکمرانی فرهنگی «تدوین سیاست ها، برنامهها و رویکردها»، «اعمال مدیریت فرهنگی» و «تلاش برای هدایت فرهنگی» سه دال اساسی هستند و صاحب هر مسئله ای در اندازه زیادی باید مشخص باشد. انقلاب اسلامیبرای هدایت جامعه است که البته اصول و فرایندی دارد و تلاش میکند با استدلال و تبیین مردم را به سمت حق سوق دهد و بعثت انبیا نیز برای این هدف است.
اولین اصل حکمرانی فرهنگی «حفظ هویت فرهنگی» است؛
اصل بعدی حکمرانی فرهنگی توسعه فرهنگی پایدار و صیانت از میراث فرهنگی است که پس از آن آموزش و ارتقای سواد فرهنگی است. هوش مصنوعی در آینده جهان را تسخیر میکند و جمع آوری اطلاعات از سوی آن صورت میگیرد از این رو در کلاس های دانشگاهی و از دانشجویان خواسته ام حتما از این ابزار استفاده کنند و در راستای توسعه فرهنگی نیز به شدت تأثیرگذار خواهد بود.
سواد رسانه ای نیز اصولی دارد که اولین آن شناساندن ماهیت و نقش رسانهها به جامعه است. تفکر انتقادی باید به جامعه آموزش داده شود و با روش های تحلیل انتقادی آشنا شوند که متأسفانه بسیاری از افراد از این کار ترس دارند زیرا دانستن مهارتی مانند تحلیل گفتن توسط درصد مهمی از جامعه برای برخی خطر دارد. مهارت در تولید محتوا نیازمند گسترش است و همچنین باید آموزشهای مداوم سواد رسانه ای صورت گیرد. هنوز جامعه از تأثیر کامل رسانهها آگاه نیستند و باید به این مسئله آگاه شوند. افراد بسیاری برای کسب اطلاعات به رسانههای معاند مراجعه میکنند که پس از مدتی تغییر عقیده می دهند زیرا متوجه نیستند که رسانه بر روی ارزش های فرهنگی چه تأثیری میگذارد.
در آخر نیز باید تأکید کرد که چهارچوب های قانونی سواد رسانه ای نیز باید تدوین شود. در خصوص حکمرانی فرهنگی رسانه ای جالب است که تانزانیا را مثال بزنم زیرا در آنجا رادیو گسترش پیدا کرد و حتی در زمینهای کشاورزی بلندگوهایی از سوی دولت برای پخش رادیو قرار گرفت و از طریق آن برنامههای سوادافزا تولید شد و درصد زیادی از مردم این کشور سواد و فهم بالا دارند. جالب تر آنکه 20 سال بعد از گسترش تلویزیون، تلویزیون به این کشور وارد شد زیرا وجود تلویزیون اقتصاد کشاورزی این کشور را تحت تأثیر قرار می داد اما با رادیو در هر حالتی ارتباطات برقرار میشد.
در ادامه این نشست کمال اکبری شورای عالی انقلاب فرهنگی را نهاد حکمرانی در حوزه فرهنگ کشور دانست و گفت: سواد رسانه ای در جامعه ما به شدت پایین است گرچه در سال 1401 همه جامعه با اغتشاشات همراهی نکردند اما مشخص بود که تحت تأثیر رسانههای معاند قرار گرفتند .
وی افزود: آموزش و پرورش کشور مهم ترین جای کشور است و علاوه بر بقیه امور باید سواد رسانه ای را ایجاد کند که اعتقاد ما این است از پیش از دبستان به سواد رسانه ای احتیاج داریم و هر کس که مسئولیتش زیادتر است باید سواد رسانه ای بیشتری را فرابگیرد. افراد از اولین روزهایی که میتوانند آموزش را فرابگیرند باید سواد رسانه ای نیز آموزش ببینند.
عضو هیئت عملی دانشگاه صداوسیما با بیان اینکه برای اثرگذاری بر دیگران باید تحلیل و نقد کنیم، صداوسیما بعد از نهادهای آموزشی در آموزش سواد رسانه ای مؤثر است و نهادهای دیگر باید کار خود را انجام دهند و از وظیفه صداوسیما نیز نباید غفلت شود. نهاد خانواده به خودی خود تعطیل شده است و سوادی که خانواده باید به فرزندش بدهد تعطیل شده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: باید نهاد حکمرانی فرهنگی سهم و وظیفه برای هر نهاد تعیین کند و بررسی کند که کمکاری از جانب چه کسی بیشتر بوده است. شورای عالی وظایفی را ایجاد کرده، ارزیابی و گزارش دهد.